جمعه , فروردین ۱۰ ۱۴۰۳

هزینه‌ و تاوانی گزاف برای تن‌پوش تن دهقان فداکار! / «سازمان‌پژوهش»به لباس قهرمان توجه کرد، به اسمش؛ نه!

به گزارش پل نگار,چند روزی است که وزارت آموزش و پرورش با شاهکار تازه اش یعنی تغییر در تصویرگری یکی از مهمترین دروس فارسی سال سوم دبستان یعنی ملبس کردن درس دهقان فداکار گزک به دست دشمنانی داده که در فضای مجازی و برخی از رسانه های و شبکه های معاند معرکه و مضحکه ای به راه بیندازند.

این در حالی است که داستان دهقان فداکار داستان قهرمانی است انسان دوست که از دل آحاد مردم برای نجات جان مردم برخاسته بود. حکایت این قهرمان درغروب یکی از روزهای سرد پاییز (آذرماه ۱۳۴۱)، رقم خورد که با کنده لباس خود و گره زدن آن بر سر چوبدست و آتش زدن آن، راننده قطار را از ریزش کوه بر روی ریل راه‌آهن (در منطقه کوهستانی آذربایجان) مطلع کرده و جان صدها مسافران را نجات داده بود.
در همان زمان روزنامه اطلاعات در تاریخ سه شنبه شانزدهم آبان‎ماه ۱۳۴۰ در صفحه اول خود تیتر زد: «یک واقعه حیرت‌آور در راه‌آهن تبریز، فداکاری یک دهقان جان صدها مسافر را نجات داد.» در این خبر آمده بود: «در دره قرنقو کوه، دهقانی لباس خود را آتش زد و راننده را از خطر آگاه ساخت. قطار با کوشش زیاد راننده متوقف شد و جان دو هزار نفر از مسافران از خطر مرگ نجات یافت.» البته بین تعداد مسافران در این خبر تناقض وجود داشت، همچنین در این خبر ذکر شده بود: «هیئت مدیره راه‌آهن به این دهقان فداکار جایزه و پاداش داد.» دهقان فداکار، فرزند علی اصغر در سال ۱۳۰۹شمسی در یکی از روستاهای شهرستان میانه در ۱۶۰ کیلومتری جنوب تبریز به دنیا آمد.
حال این حکایت مانند حکایت های ماندگار دیگر کشورمان نسل به نسل پشت نیمکت های کلاس درس تدریس شد و دانش آموز ومعلم توأمان با تک تک سلول های شان با داستان ازبر علی حاجوی کشاورز فداکار اهل روستاهای میانه همذات پنداری کرده بودند.
از سویی این حکایت که به گونه ای غیر مستقیم به دانش آموزان درس ایثار و از خودگذشتگی و احساس مسئولیت در مقابل زندگی و سلامت سایر انسان ها را می آموخت.
با این احوال پس از ۵۹ سال مسئولان وزارت آموزش و پرورش دوره روحانی از میان ابرمشکلات حوزه آموزش و پرورش تنها توانستند بر تن ازبرعلی مرحوم تی شرتی سفید بپوشانند که هدف از این کار هرچه باشد تاوان سنگینی برای کشورمان در پی داشته است.
در ادامه به طرح سولات و ذکر ناگفته هایی بنده می شود؛
یکم: انتظار میرود که وزارت آموزش و پرورش اعلام کند این تی شرت سفید چقدر پای وزارتخانه بی پول و اعتبار آموزش و پرورش آب خورده است؟ چرا که برای این تغییر جزئی لباس دهقان فداکار بر اساس آمار رسمی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ باید ۱,۳۸۵,۸۰۴ (یک میلیون و سیصد و هشتاد و پنج هزار و هشتصد و چهار) جلد کتاب دومرتبه به زیر چاپ برود.
دوم: جای تاسف است که سازمان پژوهش و تالیف کتب درسی درج نام اصلی دهقان فداکار را به هاله ای از ابهام و اشتباه رها می کند و به فکر تن پوش این قهرمان بی بدیل می افتد. این سازمان که واژه مهم پژوهش را به دنبال خود یدک می کشد به جای نام واقعی ازیرعلی حاجوی» به درج همان نام اشتباه همیشگی یعنی «ریزعلی خواجوی» بسنده کرده است .
گرچه در کتاب مورد بحث داستان دهقان فداکار حذف و تنها بخشی از این داستان در درسی به نام «فداکاران» آورده شده است.
سوم: چندی پیش اسماعیلی، وزیر ارشاد اعلام کرد که سالانه نیاز به ۳۰۰ هزار تن کاغذ داریم؛ این در حالی است که کمبود کاعذ بسیاری از روزنامه های را به تعطیلی کشانده  وصنعت نشر کتاب را با چالشی جدی مواجه کرده است؛ با این اوصاف در این بحران کاغذ که وزارت آموزش و پرورش یکی از مصرف کنندگان عمده کاغذ است، چه نیازی به این تغییر ۵۹ ساله بود.
چهارم: ناگفته پیداست که هزینه چاپ یک کتاب ولو به بهانه افزودن یک تی شرت بسیار سنگین است؛ چرا که گذشته از هزینه کاغذ، هزینه های طراحی و صفحه آرایی ، چاپ و لیتوگرافی و …سر به فلک می کشد، با این حال گذشته از بهانه هایی که برای تخریب به دست معاندان افتاده است، اینهمه هزینه مالی برای تغییر این تصویر چه توجیهی می تواند داشته باشد که از درک و دریافت همگان دور مانده و تنها به ذهن منور و خلاق مسئولان آموزش و پرورش دولت قبل الهام شده است؟
پنجم: بنا به هشدارهایی که از سوی بسیاری از کارشناسان نظام آموزشی در سال های اخیر پیرامون از یاد بردن زبان مادری و ضعف شدید دانش آموزان در درس فارسی و ادبیات فارسی داده شده و در اینترنت موضوعی قابل جستجو است، چرا مسئولان آموزش و پرورش به فکر نقش ایوان افتاده و پای بست زبان مادری کشور را فراموش کرده اند. آیا نمی شد هزینه گزاف این تی شرت را به یکی از زخم های بی شمار این وزارتخانه اختصاص داد؟
ششم: قهرمانان واقعی و ناشناخته ادوار مختلف همچون دفاع مقدس می کوشد؟ دوره ای که بنا به اذعان و اعتراف دوست و دشمن گنجینه ای از قهرمانان گمنامی همچون شهید «سید احمد پلارک»؛ معروف به شهید عطری و دیگرانی است که داستان زندگی شان پنانسیل مطرح کردن در مجامع جهانی دارد.
با این حال باید نقل قهرمانی ها از دل گفته شود؛ چرا که آنچه که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند!
انتهای پیام/

درباره‌ی polnegar

حتما ببینید

یک لرستانی رئیس پلیس راه پایتخت شد

به گزارش پل نگار،معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ از انتصاب سرهنگ ابراهیم ارزانی به …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *