به گزارش پل نگار،وَمِنْ آيَاتِهِ أنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً («سوره روم- آیه ۲۱»و از نشانههاى خدا آن است كه از جنس خودتان همسرانى براى شما آفريد تا در كنارشان آرامش يابيد و ميان شما دوستی و رحمت قرار داد).
🔺برای بسیاری از مردم ازدواج گونه ای رابطۀ صمیمانه است که می تواند منبع حمایت، صمیمیت و لذت باشد؛ همچنین ایجادکنندۀ همکاری، مهر، بردباری و مسئولیت پذیری نسبت به خانواده است یا ممکن است منجر به طلاق گردد. طلاق یا متقاضی طلاق بودن یکی از شاخصهای معتبر نارضایتی در روابط زناشویی و گسستگی عاطفی بین زوجین است. زوجين متقاضی طلاق ارتباط منفي تری با همديگر دارند، دارای رابطه زناشویی نابسامان بوده و به آشفتگی در آینده دچار می شوند.
◽️همچنین زوجهایی که میل به طلاق دارند در تعاملات زناشویی از هیجانات منفی بیش از هیجانات مثبت استفاده می کنند. همچنین ممکن است ویژگیهای دیگری مانند مکمل بودن، قرینه بودن در بین زوجین متقاضی طلاق وجود داشته باشد. مکمل بودن يعني در خانواده دو قطب وجود دارد؛ يكي سلطه جو و يكدنده و يكي قطب منعطف و سلطه پذیر. رابطه قرينه به صورت مقابله به مثل است. اگر فردي عصباني است، فرد ديگر عصبانيت نشان می دهد، خوبي در مقابل خوبي و بدي در مقابل بدي است.
🔻زوجین متقاضی طلاق دارای ناهماهنگی زناشویی که یکی از عمده ترین و درعین حال چالش دارترین موضوع در حیطه علم مشاوره خانواده به حساب می آید، هستند. مشکلات و ناهماهنگی زناشویی می تواند متأثر از عواملی مثل انتظارات زوجین از یکدیگر، تربیت فرزندان، موضوعات مالی خانواده، دوستان، رابطه عاطفی و رابطه با خانواده های اصلی و اقوام یکدیگر باشد.
🔺 زوجین متقاضی طلاق دارای احساسات منفی مثل تعارض، غمگینی، ناراحتی، فقدان صمیمیت، ترس، خشم، گناه، شرم، تنهایی، نارضایتی زناشویی، بی حوصله گی و خستگی هستند.
🔹یک دسته از خصوصیات روانشناختی زوجین متقاضی طلاق توافقی که می-تواند تحت تأثیر مشکلات آنها و شرایط مربوط به آن قرار گیرد، میل به طلاق آنها است. منظور از میل به طلاق، میزان تمایل و علاقمندی زوجین به جدا شدن و گسستن روابط زناشویی است. میل به طلاق به عنوان تمایل زوجین به جدایی و شکستن روابط زناشویی شان از طریق مراحل قانونی، تعریف شده است. زوجین متقاضی طلاق احساس یاس، ناامیدی و افسردگی ناشی از فقدان خود کارآمدی در مدیریت طلاق می کنند.
🔺علاوه بر میل به طلاق، تعارض زناشویی زوجین متقاضی طلاق نیز می تواند تحت تأثیر مشکلات آنها و شرایط مربوط به آن قرار گیرد. در زوجین متقاضی طلاق تعارضات زناشویی بیشتری مشاهده شده است به طوری که بروز تعارضات زناشویی از مقدمات جدایی و طلاق است. تعارضات زناشویی می تواند اختلالهای روانی، افسردگی، اضطراب، مشکلات اجتماعی بی شمار، رفتارهای تکانشی و ضد اجتماعی، عزت نفس پایین و روابط ناموفق مکرر را برای زوجین متقاضی طلاق و درگیر در آن به وجود آورد(جیمز کنگال، نسلیهان، ویتون و سارا، ۲۰۱۹).
🔸از نظر گاتمن (۲۰۱۷)، ازدواج هنگامی که دچار تعارض شود شکست نمی خورد، ازدواج زمانی شکست می خورد که برای تعارض راه حلی یافت نشود.
🔺 همچنین صمیمیت زناشویی زوجین متقاضی طلاق نیز می تواند تحت تأثیر مشکلات آنها و شرایط مربوط به آن قرار گیرد. صمیمیت زناشویی، یکی از تکالیف مهم زندگی زناشویی است که شامل توانایی ایجاد و حفظ روابط صمیمانه، پایدار و رضایت بخش با همسر است(زانگ، اسپینارد، ایسنبرگ، لئو و وانگ، ۲۰۱۷). برپایی و تداوم روابط صمیمانه و ارضای نیازهای عاطفی و روانی در ازدواج مهارتی است که افزون بر سلامت روانی و تجربه های سالم اولیه، نیازمند داشتن نگرشهای منطقی و کسب مهارتها و انجام وظایف ویژه¬ای است (باگاروزی، ۲۰۱۴).
♦️از جمله این که در این رابطه همسرها به هم توجه دارند؛ روابط روشن، همراه با احترام و هم باوری است.
🔹همچنین، رضایت زناشویی زوجین متقاضی طلاق توافقی نیز می تواند تحت تأثیر مشکلات آنها و شرایط مربوط به آن قرار گیرد. طلاق یا متقاضی طلاق بودن یکی از شاخصهای معتبر نارضایتی در روابط زناشویی و گسستگی عاطفی بین زوجین است(دلانگیس و زیویکر ، ۲۰۱۷). در بررسی زندگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق، مفهوم رضایت زناشویی جایگاه ویژه ای دارد. این مفهوم یکی از مهمترین عوامل موثر بر عملکرد زوجین است که بر سلامتی خانواده تاثیر می گذارد(ازگوک و تنریوردی ، ۲۰۱۸). رضایت زناشویی یعنی میزان نزدیکی و صمیمیت بین زوجین و سطح دسترسی و پاسخگویی به یکدیگر است. زوج هایی که دارای دلبستگی ایمن هستند؛ اعتماد، تعهد و رضایت زناشویی بیشتری دارند. زوجینی که دارای سطوح بالاتری از اعتماد هستند، دارای سطح رضایت زناشویی بیشتری هستند(دالگلیش، جانسون، موزر، لافنتین، ویب و تاسکا، ۲۰۱۵).
🔻همان گونه که بیان شد، مشکلات و مسائل زوجین متقاضی طلاق ممکن است خصوصیات روانشناختی آنها را تحت تأثیر قرار دهد. بنابر این هر عامل یا مداخله-ای که که بتواند متغیرهای فوق را تحت تأثیر قرار داده و باعث بهبود آنها شود، شرایط بهتری را برای وضعیت روانشناختی بیماران رقم زده و منجر به مقابله مناسب تر آنها با مشکلات خواهد شد. یکی از انواع مداخلاتی که می تواند در این زمینه مؤثر واقع شود، زوج درمانی تلفیقی هیجان مدار – گاتمن است. زوج درمانی تلفیقی هیجان مدار – گاتمن؛ یک رویکرد تلفیقی است که از تلفیق و ترکیب اصول، روشها، نگرشها و تکنیکهای دو رویکرد زوج درمانی هیجان مدار جانسون و رویکرد زوج درمانی گاتمن به وجود آمده است(دیوید، ۲۰۱۵).
🔺همچنین، زوج درمانی تلفیقی راهبردی–راه حل محور (SSCT) نیز می تواند به عنوان یک نوع مداخله منجر به بهبود خصوصیات روانشناختی زوجین متقاضی طلاق شود. رویکرد زوج درمانی تلفیقی راهبردی راه حل محور؛ اصول، روشها و نگرشهای دو رویکرد راهبردی و راه حل محور را با هم ترکیب می کند. این مدل در اوایل دهۀ ۱۹۹۰ پدیدار شد(الن کوئیک ، ۲۰۱۲). رویکرد تلفیقی راهبردی-راه حل محور؛ از تلفیق دو رویکرد زوج درمانی استراتژیک یا راهبردی(SCT) و زوج درمانی راه حل محور(SFT) توسط الن کوئیک به وجود آمده است (هاروی ، ۲۰۰۵). رویکرد راهبردی-راه حل محور، تأکید درمان کوتاه مدت راهبردی بر«روشن سازی مشکل» را با تأکید درمان راه حل محور بر«گسترش راه حلها» ترکیب می کند.
♦️بعلاوه، این رویکرد تأکید درمان راه حل محور بر«انجام آنچه مؤثر است»را با تأکید درمان راهبردی بر« تغییر آنچه مؤثر نیست» با یکدیگر ادغام می کند(کوئیک؛ ۲۰۰۸؛ ترجمه شاهمرادی، فاتحی زاده، میرنیام و صادقی، ۱۳۹۵).
با توجه اینکه زوجین متقاضی طلاق از سلامت روان و حمایت اجتماعی کمتری نسبت به افراد سالم برخوردارند، به نظر می رسد تلاش برای کاهش و ترمیم تعارض های زناشویی، بازیابی صمیمیت، کاهش میل به طلاق و افزایش رضایت زناشویی به کمک فنون و تکنیکهای دو مدل تلفیقی زوج درمانی هیجان مدار-گاتمن و زوج درمانی راهبردی-راه حل محور بتواند به تداوم فرایند درمان کمک کند.
نویسنده:حسین_شاهمرادی
انتهای پیام/