به گزارش پل نگار محسن رضایی کاندیدای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری در اولین گفتوگوی تلویزیونی خود با مردم در شبکه اول سیما با عنوان «با دوربین» اظهار داشت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سیاست را ادامه دادم اما چند ماهی طول نکشید که ترورها و انفجارها شروع شد و لباس سیاست را درآوردم و لباس سربازی جدیدی را به نام پاسداری بر تن کردم و به میدان آمده و تا شهریور سال ۱۳۶۰ و حدود ۲ سال و نیم با کمک جوانان برومندی مانند مهدی زینالدین، حسن باقری امنیت و اطلاعات ایران را ساماندهی کردم و ترورها را پایان دادیم ولی دوباره متوجه شدیم که بایستی قیام سومی را آغاز کنیم و به دفاع بپردازیم.
وی افزود: حضرت امام خمینی بنیانگذار انقلاب اسلامی مرا در ۲۷ سالگی فرمانده سپاه کردند و من با جوانان عزیز و بزرگواری همچون همتها، باکریها، قاسم سلیمانیها و … توانستیم در یک جنگ بسیار سخت همه سرزمینهایمان را آزاد کنیم.
کاندیدای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری تصریح کرد: من در همان دوران متوجه شدم که حادثه بعدی ایران محاصره اقتصادی است؛ حسن باقری، شهید بزرگوارمان که یکی از جوانان استراتژیک و فرماندهان راهبردیمان بود در یادداشتی آورده است که در ۱۳ بهمن ۱۳۶۰ آورده است که برادر محسن گفتند که این جنگ را ما تمام میکنیم ولی آمریکا ما را محاصره اقتصادی خواهد کرد و بایستی خودمان را برای آن دوران آماده کنیم.
رضایی گفت: بلافاصله بعد از آنکه جنگ تمام شد من یک قیام چهارم را شروع کردم و قرارگاه سازندگی را در سپاه احداث کرده و وسایل مهندسی که روزگاری سنگر و جاده درست میکرد را به داخل کشور آورده و اتوبان و سد ساختیم و بعد از گذشت هشت سال به نتیجه رسیدم که این کارهایم کافی نیست.
وی خاطرنشان کرد: اگر ما بخواهیم محاصره اقتصادی را از بین برده و اقتصاد کشورمان را درست کنیم بدون دانایی و فهم اقتصادی امکانپذیر نیست و به همین دلیل از مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت به دانشگاه تهران رفته و لیسانس، فوق لیسانس و دکترای اقتصاد گرفتم و وقتی وارد مجمع تشخیص مصلحت نظام در طول این ۲۰ سال اخیر شدم دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که مشاور مقام معظم رهبری هستم سیاستهای کلی اقتصادی را تنظیم کردیم ولی افسوس از اینکه حجم زیادی از سیاستهای مقام رهبر معظم انقلاب که به هر سه قوه ابلاغ میشد در شرایطی است که حتی به ۱۰ درصد آن عمل نشده است ولی اگر آنها عملیاتی شده بود ما وضعیت اقتصادی فعلی را نداشتیم.
کاندیدای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری ادامه داد: من یک هزار تومانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ نشان دادم این در حالی است که یکی از آقایان یک کلید درآورد ولی من یک هزار تومانی درآوردم و گفتم که ملت ایران این پول ملی ما سقوط میکند و من میخواهم با کمک جوانان ایران اجازه ندهم این پول ملی سقوط کند که این موضوع نشانه صداقت من برای حضور در انتخابات فعلی ریاست جمهوری است.این در حالی است که در آن ایام با هزار تومان میتوانسیتم چند عدد تخممرغ و نان بخریم اما امروز قیمتها بیشتر است.
رضایی اظهار داشت: ۳۵۰ تومان آن موقع برابر هزار تومان امروز است و چرا معلمان، بازنشستگان و کارمندان به وضعیت فعلی رسیده و در شرایط خاصی زندگی میکنند که من خود را شرمنده ملت ایران میدانم که روزگاری در کنار شهدای بزرگی بودم که آرزویهای ایران بزرگ را داشتند.
کاندیدای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری گفت: چگونه قاسم سلیمانیها آن مرد بزرگ در خط مقدم شرکت کرد و چگونه بود که وقتی به امام (ره) اعلام کردند که جان شما در خطر است و وارد ایران نشوید اما امام به آنها پاسخ داد که مگر خون من از خون ملت ایران رنگینتر است.
رضایی گفت: چه کسانی این ریسک را در بدنه جوان کشور تزریق کردند جز دولتمردان و نحوه اداره کشور.
وی افزود: قیام علیه انحرافات، تبعیض، فساد، بایستی انجام شود و قیام کرده و از صدر تا ذیل عمل کنیم؛ اینکه بیایم یکسری از خرده مفسدین را بازداشت کنیم اما فسادهای بزرگ را رها کنیم نشان دهنده آن است که کاری نکردهایم و دوباره فساد میآید؛ اگر در مبارزه با فساد صادقانه رفتار میکنیم بایستی از خود، خانواده، فامیل و از رأس دولت تا بدنه اقدام کنیم در غیر این صورت مردم توجهی نخواهند کرد.
کاندیدای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری گفت: من روز اولی که جناب آقای رئیسی وارد قوه قضاییه شدند اعلام کردند که چون شما رقیب دولت آقای روحانی بودید از دولت شروع نکنید؛ مگر میشود در قوه قضاییه فرد مفسدی نباشد و اگر شما دو قاضی مفسد را بازداشت کنید و اعدام کنید کار پیشرفت خواهد کرد؛ اگر ما در امر مبارزه با فساد از خودمان شروع نکنیم اعتماد به جامعه باز نمیگردد و تنها با صداقت میتوانیم مردم را وارد یک قیام بزرگ کنیم و بدون مردم کاری نمیتوانیم انجام دهیم.
وی عنوان کرد: من شرمندهام و فردا نمیدانم در صورت برادران عزیزم که شهید شدهاند چه جوابی بدهم که این شهدا رفتند و ما ماندیدم و کاری نکردیم.
کاندیدای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری خاطرنشان کرد: من پیش از این دو بار در انتخابات ریاست جمهوری حضور پیدا کردم و آبرویم را کف دست گذاشتم و مرتب از اقتصاد گفتم و از مردم خواستم باید اقتصاد کشور را درست کنیم؛ برای بار سوم هم در انتخابات ریاست جمهوری آبرویم را کف دست گذاشته و آمدم تا برنامههایم را بگویم.
رضایی تصریح کرد: من به رأی مردم احترام گذاشتهام و از همه دولتهایی که شما انتخاب کردهاید با آنکه نقد داشته و در هیچکدامشان هم حضور نداشتم اما از آنها حمایت کردم و حداقل در سه دولت اخیر که در مجمع تشخیص من حضور داشتم همه وزرای دولت را آوردهایم و نظرات آنها را گرفته و کارشناسان صحبت کرده و سیاستهای مختلف را تنظیم کرده و مقام معظم رهبری این سیاستها را دیده، اصلاح کرده و ابلاغ کردند. اما در هیچکدام از این دولتها حضور نداشتهام.
وی افزود: من امروز شرمنده وضعیت فعلی کشور هستم؛ آیا باید در ایران نان قرضی وجود داشته باشد؟ آیا باید زبالهگردی وجود داشته باشد؟ آیا باید کولبری داشته باشیم؟
کاندیدای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری گفت: من همواره در زندگیام به تخصص، علم و دانش توجه کردهام و اگر دانش اقتصاد را فرا نگرفته بودم و اگر هماکنون استاد تمام اقتصاد نبودم و اگر سیاستهای کلی اقتصادی را تنظیم نمیکردم هیچگاه حاضر نبودم وعده به شما بدهم. اگر امروز از یارانه ۴۵۰ هزار تومانی صحبت میکنم این حرف دقیق بوده، پشتوانه دارد و قابل تحقق است؛ به نحوی عمل خواهم کرد که تورمی به وجود نیاید و هزینه روی دوش دولت ایجاد نشود؛ این در حالی است که سالانه معادل ۱۳۰ میلیارد دلار یارانهای داده میشود که خیلی از آنها را ثروتمندان برده و در برق مصرفی در لوسترها و بنزین خودروهایشان مصرف میکنند در حالیکه برق یک لوستر یک ثروتمند معادل برق یک کوچه در شهرهای جنوبی ایران است که این موضوع بیعدالتی و نابرابری است ولی میتوانیم این موضوع را با تخصص و دانایی حل و فصل کنیم.
رضایی افزود: آرمانهایی و ارزشهایی که در ابتدای انقلاب و در دوران دفاع مقدس تکیه کردیم و بلند شدیم متأسفانه در طول سالها و دهه اخیر از بین رفته است؛ احیای این ارزشها از مهمترین اهداف من است؛ جوانگرایی، اعتماد به نفس، خلاقیت و نوآوری وارد زندگی، صنعت، کشاورزی و اداره کشور کنیم اولین هدف من است.
وی خاطرنشان کرد: قیام برای جوانگرایی از اهمیت بالایی برخوردار است. نشستن روی برخی صندلیها و چسبندگی که به وجود آورده است منجر به آن شده که متوسط سن زمامداران کشورمان روز به روز بیشتر شود که نیازمند یک قیام است و به سادگی و با توصیه به اینکه جوانان را به کار میگیریم تحقق پیدا نمیکند.
انتهای پیام/