به گزارش پل نگار گویا کم محلی و بی حالی مسوولان به جناب مرغ برخورد که وقتی درخواب ناز بودند، قصد پریدن کرد ، آنهم نه فقط از قفس، بلکه از سفرههای مردم
اول راهی خواستم حالی از مسوولان و مدیران عزیز جویا شوم عزیزان احوالتان چطور است میدانم آنقدر درگیر رسیدگی به امور مردم هستید که شبانه سر بر سنگ گذاشته و خوابتان میبرد.
راستش چند وقتیست از شدت سختگیریهای شما سرکار خانم مرغ میخواهد پرواز کند.
در نشستی به ما مردم ایران گفته بود پرواز را بهخاطر بسپارید مرغ رفتنی است،
گمان کنم این شعر را از فروغ فرخزاد وام گرفته بود. گفته بود آنقدر اینجا به بالا و پایینشدن قیمتها سخت میگیرند و مدیریت بالاست که ترجیح میدهم بروم.
البته مدیران عزیز همهچیز در ایران رفتنی است! آقازادهها، مدیران سابق هر دولتی، خوشبختی و حالا هم مرغ هم مدعی شده میخواهد برود البته خیلی وقت است که مرغ از سفرهی بعضیها پر کشیده اما این چند وقت قصد رفتن از سفرهی بیشتر مردم را دارد
میدانم دولت درحال جابهجایی است اما بد نیست دولت فخیمهی جدید همتی کند و چرخی در بازار بزند و ببیند مردم برای خرید یک عدد مرغ آن هم با منت فروشنده چه زجری میکشند. خب حق دارید درگیر کار هستید و سرتان شلوغ است باید بروید دنبال خوشبختی!
میترسم دولت جدید بگوید کاری از دست ما بر نمیآید و قیمتها کنترلی ندارند. اینکه بازار از کنترل خارج شده جای تعجب ندارد مدیرانی که شما باشید اوضاع از این بهتر نمیشود البته عزیزی میگفت خوزستان دارد میمیرد تو برای پر کشیدن مرغ دلواپسی؟ خواستم بگویم شرمنده از گل رویتان کمی دلواپس خود مرغ هستم میترسم خوب بال نزند و خدایی نکرده بال و پرش بشکند.
درد را از هر سمتی بنویسی درد است خدا را شکر حکم ترخیص هزار تن مرغ صادر شد هرچقدر هم که مرغهای خودمان بخواهند از اینجا بروند اما مرغهای خارجی را ترخیص کردهایم تا مردم برای یک ماه دیگر هم که شده با آمدن مرغها خوش باشند.
اما مدیران عزیز برای ماههای بعد چه میکنید بازهم مرغ دارید ترخیص کنید؟ خلاصهی حرفهایم اینکه اگر خدا بخواهد و ریا نباشد زن همسایه برایم صف گرفته تا بروم مرغ بخرم یاد بچگیهایم میافتم که زنان همسایه از اعلام شدن کوپن خبر میدادند و صف میگرفتند کی فکرش را میکرد این صف گرفتن ارثی شود.
*رضا ولی منش
انتهای پیام/