به گزارش پل نگارشعر، َنَفسِ موزون شاعر در نابترین لحظههای زندگی بوده و طبعِ لطیفِ شاعر نیز ضامن بقای ثانیههای زندگی اوست.
شاعران، خدایگان ادب و سخن و نقالیاند اما هستند هجوگویان و هزلیاتی که نهتنها خاطر انسان را آرام نمیکنند، بلکه مکدراتی برای جامعه بشری بوده که آفت و حیرانی به بار میآورند.
شعر در طول قرون سپریشده، با دستخوش تغییرات فراوان همچنان قالب تهی نکرده و در دوران معاصر با تغییرات طبع آدمی خودش را تغییر داده است، در این میان شاعران جوان نیز با تمام شور و اشتیاق عشق در جوانی و غزلسرایی در وصف آن، پرده جدیدی از محتوای ادبیات غنائی را به روی مخاطبان گشودهاند.
ظهور مفاهیمی مثل مقاومت، ایثار، ازخودگذشتگی، شهادت و پایداری در عرصههای سیاسی و اجتماعی موجب شده جوانان پرشور شاعر، دستمایهی جدیدی برای بیان دغدغههایشان بیابند.
«محمدتقی عزیزیان» جوان دهه شصتی اهل نورآباد لرستان، یکی از افرادی است که لابهلای غزلیات عاشقانهاش، به مفاهیم محتوایی نو ازجمله ایثار و شهادت، پایداری و مقام والای شهادت و ازخودگذشتگی پرداخته است، هرچند عاشقانههایش خالی از لطف نیست.
از وی تاکنون پنج اثر منظوم به نام «به خاطر گلهای چادرت»، «دیروز برنمیگردد»، «گلها همه داوودیاند»، «ورنسک» و «چهلچراغ» منتشر و روانه بازار شده است.
مجموعه شعر «نقاشی قشنگ مهتاب» اثر منظوم دیگر این شاعر جوان است که در حوزه کودک تهیه شده و جایزه کتاب سال لرستان و کاندیدای جایزه شعر بخش کودک در هفدهمین کنگره شعر دفاع مقدس را به خود اختصاص داده است.
مشروح گفتگو با این شاعر لرستانی را در زیر می خوانید:
طبع شاعری شما ازچه زمانی آغاز شد، آیا تاکنون در کنگرههای مربوط به شعر حضورداشتهاید؟
متولد ۱۳۶۲ شهر دلفان هستم، بخشی از طبع شاعری خود را مدیون ذوق و استعداد ذاتی و بخش مهم دیگر را مدیون مطالعه و کسب دانش در این زمینه و مطالعات کلاسیک ادبیات و تلمذ در محضر اساتید این عرصه میدانم.
مثل تمام شاعران جوان امروزی، سرودن را در دوران دانشآموزی شروع کردم و با شرکت در مسابقات دانشآموزی هم خودم را محک میزدم وهم آموزش میدیدم.
اردوهای دانشآموزی فرصت خوبی برای آموختن و مطرحشدن بود، درهمان مسابقات و اردوهای فرهنگی بود که به جامعه هنری و فرهنگی کشور وصل میشدم و از محضر اساتید مهم آن روزها کسب فیض میکردم.
تا امروز در ۲۱۸ کنگره ملی و بینالمللی شعر حضورداشتهام و پنج مجموعه نظم در این حوزه منتشر کردهام؛ همچنین با راهاندازی و مدیریت انتشارات «پراکنده» در لرستان بیش از ۵۰ اثر نثر در حوزه ادبیات حوزه دفاع مقدس و شعر معاصر را روانه بازار نشر کردهام.
جایگاه شعر و فرهنگ سخنوری درگذشته و معاصر چگونه است؟
درباره اهمیت شعر، درکلام پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) سفارشات فراوانی شده است که فرزندان خود را با شعر آشنا کنیم. پیامبر (ص) میفرمایند: «به فرزندان خود شعر بیاموزید زیرا قدرت استدلال آنها را بالا میبرد.» و حتی مجموعه شعر و اشعاری منصوب به ائمه اطهار (ع) وجود دارد که دهانبهدهان و سینهبهسینه به ما رسیده است.
کلام شعر، بیان شعر و سخنوری یک فضیلت است که بر کسی پوشیده نیست؛ ما اگر بهترین عالِم و بهترین مکتشف باشیم وقتی نیاز به ارائه کار و هنرم خود داشته باشیم نیاز به زبان و سخنوری و بیان داریم و شعر بهترین بستر برای بیان این کار است.
با کلام و شعر است که انسان میتواند با همنوعانش ارتباط برقرار کند، اینیک بافت و یک حوزه درزمینهٔ سخنوری است، شعر در نزد قدما، کلام مقفا -قافیهدار- و موزون است که بعداً که یک سلسله مراتبی را طی میکند؛ مخیل گفته میشود، یعنی خیالانگیز بودن هم به شعر اضافه میشود.
عنصر اصلی شعر معاصر همین بحث خیالانگیزی است، پس از نیما، وزن دچار یک دگرگونی عروضی شد که طول و بلندی مصراعها و نظمشان به هم میریزد ولی کماکان نیما به وزن عروضی معتقد است و وزن را استخوانبندی شعر میداند، ولی پس از نیما شعر سپید میآید و امواج مختلفی در شعر پدید میآید و جریانات مختلف که در شعر اتفاق میافتد.
شاگردان نیما پس از وی، مانند سهراب سپهری، اخوان ثالث و محمدعلی سپانلو و بینهایت شاعرانی هستند که این مسیر را ادامه میدهند تا میرسد به امروز که تعریف شعر درواقع نه بهصورت یک مانیفست (بیانیه) و نه تئوری محض درمیآید؛ هرچند مانیفست سبکهای مختلف معاصر ارائهشده، مثل شعر هجو، شعر گفتار و…است.
در شعر کلاسیک قالب حذف نشده ولی محتوا دگرگونشده است، هرچند شاعران کلاسیک غزلسرا یکعمر سخن از زلف یارمی گفتند ولی دیگر مثل گذشته نیست و مضامین اجتماعی وارد غزل شده است، الآن غزلهایی از نوع عاشقانه، روایی، اجتماعی، سیاسی و…داریم و هرکدام از این سبکها هنرآفرینی شاعران مختلف را میطلبد که در محتوای اشعار تغییراتی ایجاد کردهاند.
در حوزه زبانی هم این اتفاق افتاده است، دایره واژگان به سمت کلمات جدید پیش رفته و فضای جدید در شعر اتفاق افتاده است، حال و هوای شعر و غزل خیلی تغییریافته و فقط آن استخوانبندی شعر و وزنش باقی است و دیگر عناصر شعر جدید است، شاعران معاصر مانیفستهای جدید ارائه میدهند و هرروز نیز این روند در حال پویایی است.
شعر درواقع شعراست، یعنی «سروده» و «موضوع محور» کردن شعر درواقع کار درستی نیست؛ منتها به لحاظ موضوعیت و اینکه باید یک موضوع اجتماعی دغدغه شاعر باشد و به قول افلاطون «شاعرانی که نسبت به مسائل روز جامعه بیتفاوت هستند از مدینه فاضله خود به دورند و باید تردشان کرد.» اینیک واقعیت است و شاعر باید نسبت به مسائلی که در جامعه اتفاق میافتد واکنش نشان دهد کما اینکه درگذشته شعرا تنها رسانه حکومتها و تنها رسانه مردم و تودههای مختلف جامعه بودهاند، امروزه نیز شاعران این نقش رادارند.
شاعرمی تواند با یک ظرفیت موسیقیایی تلفیق پیدا کند و یک موسیقی کلام دار زیبا و یک فضایی ترسیم کند که یک موضوع با صدها سخنرانی و صدها همایش و گردهمایی و مقالهنویسی و مسائل علمی نتواند آن را در بین جامعه جا بیندازد، این ظرفیتی است برای شاعر و ظرفیتهای هنر معاصر کمکم وارد شعر شده است.
ما سبکی داریم به نام عکس و شعر که تلفیق عکس و شعراست مثل کارهایی که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان صورت میگیرد، تصویرگری در شعر بزرگسال هم اتفاق افتاده است و شعر معاصر نیز به این سمت پیش میرود.
ورود مفاهیمی مانند جنگ، مقاومت و بیداری در ادبیات معاصر اجتماعی و شعر شاعران بهصورت خودجوش شکل میگیرد یا سازمانیافته و برنامهریزیشده است؟
سرایش و طبعآزماییهای این سبک و سیاق، کار شعرا نیست، درواقع حمایت و مدیریت فرهنگی یک جامعه است که تعریف میکند نیاز جامعه در حوزه شعر چیست و ما باید چه خوراکی را برای چه مخاطبی آماده کنیم، اگر حکومت یک جامعه تحولات سیاسی و اجتماعی و مقاومت و شعر مقاومت را جزء نیازهای جامعه معرفی کند باعث میشود شاعران به تولید اثر در این زمینه بپردازند؛ اگر اینگونه نباشد ممکن است مسائلی دیگر و ضرورت دیگری پیش بیاید.
درمجموع شاعران اجتماعی و متعهد باید در هر زمینهای اگر اتفاقی بیفتد در میدان باشند، ظرفیت قلم همظرفیت بابرکت و بسیار خوبی است و میتواند کمک کند، جشنوارهها هم میتوانند به معرفی آثار کمک کنند، البته جشنوارهها یک ویترین هستند که شاعران سالی یکبار میتوانند تجربیاتشان را در ویترین جشنواره نشان دهند؛ بردوباخت نیز زیاد مهم نیست زیرا محصول تولیدشده و در معرض نمایش و دیدن قرار میگیرد.
این مفاهیم خودش را به ادبیات فارسی ژانر اضافه میکند و بعداً هم در مطالعات تاریخ ادبیات کمک میکند که این هم دستاورد مهمی است، اما هدف اصلی شاعران نباید جشنوارهها باشد چون جشنوارهها شاعر را غافل کرده و فکر میکنند با یکی دو جایزه به قلههای ادبیات رسیدهاند، خودشان را نیازمند آموزش نمیدانند و این به شاعر ضربه میزند.
مقام معظم رهبری فرمودند: «هر جا فکر کردید استاد هستید همانجا میمانید و این آسیب است و ما نمیخواهیم بمانیم و ما باید حرکت کنیم و پویا باشیم.»
جایگاه مفاهیم اجتماعی و اعتقادی در مخاطبان را چگونه ارزیابی میکنید؟
شعر مقاومت و شعر آئینی در چند شاخه «شعر عاشورایی» و «علوی و فاطمی» جزء گونههای محتوایی شعر پس از انقلاب هستند یعنی در ادبیات اگر تجربیات شاعران معاصر را بررسی کنیم قطعاً در این تجربیات، اشعار درخور توجه ای مشاهده میکنیم ولی ماندگاری این تجربیات و ادامه راه آنها مهم است.
در شعر دفاع مقدس هم اتفاقات خوبی افتاده است، کنگره دفاع مقدس سالهای گذشته برگزار میشد ولی متأسفانه چند سالی است که به هر دلیلی تعطیلشده و میطلبد دوباره احیاء شود و شاعران به کهنه سربازان و ایثارگران دوباره توجه کنند و شهدا را فراموش نکنند، بایستی به قهرمانان ملی، میهنی و دینی خود توجه ویژهای داشته باشیم، دفاع مقدس یکی از عرصههایی است که مسئولیت اجتماعی را برای شاعر تعریف میکند.
انتظار شما از مسئولان ذیربط چیست؟
در راستای حمایت از چاپ کتابهای شعر، مسئولین بایستی توجه ویژهای داشته باشند زیرا کمدرآمدترین افراد جامعه شعرا هستند، کمتر شاعری را میبینید که در نیازهای اساسی زندگی و معیشتی برخوردار باشد و بتواند در شعر درآمد یا مستمری داشته باشد، مسئله مسکن و رفاه هنرمندان بهطورکلی دغدغه این روزهای همه بهخصوص شاعران است.
اکثر هنرمندان کشور از محبتهای اجتماعی محروم هستند درحالیکه همه اصناف از مزایای صنفی برخوردار میباشند، البته هنرمندانی هستند که شغلشان شاعری نیست و در کنار شعر، شغل پردرآمد دارند ولی یک عدهای فقط شاعرند و حرفهای شعر میگویند، اتفاقاً شاعران متعهدی هم هستند و به درد انقلاب میخورند و حضورشان درصحنههای مختلف بهموقع و عکسالعملهایشان در خدمت نظام است، اینها بایستی حمایت بیشتری شوند و نباید باکسانی که هنر اولویت چندم زندگیشان است مقایسه شوند و در کنار آنان قرار گیرند؛ این عدم تفکیک باعث میشود حاکمیت و مسئولان فرهنگی نتوانند حمایت همهجانبه داشته باشند؛ با تفکیک هنرمندان و طبقهبندیشان، خدمات و حمایتهای دولتی و حاکمیتی به نیازمندان واقعی ارائه خواهد شد.
انتهای پیام/